آقای توکلی! فرش قرمزی که برای آمریکا پهن کردید را توجیه نکنید!
با حساسیتهای موجود پهن کردن قالی مجانی برای «دیپلماسی عمومی» آمریکاییها کاری است که از هر شخص و قدرتی بر نمیآید. گمان میکنم خود آمریکاییها هم تنها یک بار در دانشگاه کلمبیا ـ آنهم با مقدمه فحاشی و زمینه سازی برای هو کردن رئیس جمهور ـ چنین ریسکی انجام دادهاند (و نتیجه همان شد که هنوز بر سرش اختلاف است!). شاید اهالی کاخ سفید هم ترجیح میدهند مقامات ایرانی بدون واسطه با مردمشان گفتگو نکنند، و گزینه بهتر همان است که رسانههای اصلی و مجریهای حرفهای مقام مخالف را در موقعیت بازجویی (مصاحبه) قرار بدهند.
حتی اگر آمریکاییها هم آمادگی چنین ریسکی را داشته باشند باز میتوان این سوال را پرسید که؛ اگر یکی از سایتهای طرفدار یا وابسته به دولت به یک مقامِ رسانه ایِ آمریکایی تریبون مستقیم میداد و دلال رابطه آنها با مخاطبانش میشد، سایتهایی مثل «الف» چه واکنشی از خودشان نشان میدادند؟ جوابی که به بیشتر اذهان خطور میکند روشن است؛ تقریبا امکان ندارد از چنین فرصتی برای محکوم کردن و قراردادن دولت در موضع ضعف و طلب پاسخ، یا حتی مطرح کردن استعفا و محاکمه به بهانه نفوذ جریان انحرافی و توطئه اجنه و… صرف نظر کنند.
حال اگر سایت شما چنین میکرد و بدون فیلترینگ و احضار و بازداشت کارمندانتان، تنها متحمل حذف مطلب میشد چطور با انتقادات مواجه میشدید؟ اگر به حد کافی زرنگ میبودید لابد سعی میکردید فرار به جلو کنید. یعنی اولا؛ با محکوم کردن توصیه به حذف و اصرار به غلط بودن آن اشتباه خودتان را بپوشانید، و ثانیا با مصرف بیش از اندازه تعهد به قانون و پافشاری بر اینکه با اختیار خودتان مطلب را حذف کردهاید اعتبار اضافهای هم دشت کنید. مثلا؛ ما تشخیص دادیم آنها از موضع قانونی توصیه میکنند، بنابراین مطلبی را که به آن «افتخار» میکنیم با «افتخار» حذف کردیم.
اما اگر بخواهید زیادی کارتان را موجه جلوه بدهید ممکن است از آنطرف بام بیافتید و روی شعور مخاطبان خودتان هم پا بگذارید. مثلا: «از بین سؤالات کاربران ۳۰ سؤال حساب شده انتخاب کردیم و سؤالات هم طوری طراحی شده بود که او هر طور که جواب میداد، در هچل بود»!! یا با ادعاهایی که مستند و ملاکش معلوم نیست قاطعانه به خودتان ببالید: «من به این کار سایت الف افتخار میکنم چرا که توانستیم دشمن را از زبان خودش محکوم کنیم» که ممکن است اثر معکوس هم داشته باشد. هر چه نباشد، تفاوت گفتگو (یا کسب پاسخ) با چیزهای دیگر بسیار است.
«من به مسئولین الف گفتم هر موقع که به شما در این مورد چیزی گفتند، با من تماس بگیرید؛ بعد از تماس، من بررسی کردم و دیدم این کمیته از موضع قانون حرف زده و به همین دلیل گفتم که مطلب را بردارید»، «من به دبیر شورای عالی امنیت ملی هم نامه نوشتم و گفتم که تصمیم این کمیته اشتباه بود و این مطلب باید منتشر شود»، «به نظر من تصمیم کمیته ذیربط تصمیم غلطی بود و از موضع قانونی حق با آنها بود و من با وجودی که تصمیم کمیته مذکور را اشتباه میدانستم و میدانم ولی تسلیم قانون شدم». اینها جملاتی است که میتوانید در دفاع از خودتان به کار ببرید.
اما؛ اگر رقیب شما به حکم سنگینی (فراتر از حذف مطلب) محکوم شود و با ناراحتی بپذیردش، اما همفکرانش به رأی دادگاه انتقاد کنند چه واکنشی نشان میدهید؟ بدترین حالتی که میتوانید عقیده به نادرستی حکمی را لجن مال کنید چیست؟ مثلا؛ میتوانید به قلم فردی به نام کوشکی نوشته تندی را منتشر و با شگردی قدیمی اول مخالف را در مقابل امام و رهبری قرار بدهید، و سپس انتقاد به نحوه اجرای قانون را «ایستادن جلوی قانون»، «تضعیف قوه قضائیه»، «جر زنی در برابر قانون» و حتی «سنگر گرفتن پشت خون پدر» و … توصیف کنید. (آنقدر که صدای کاربران خودتان را هم دربیاورد).
- ۹۱/۰۲/۱۰