اندر احوالات آقای هاشمی ...
انصاف آن بود که آقای رفسنجانی در نقل ماجرای نامه خویش به پاسخ امام راحل (ره) نیز اشاره می کرد. چرا که اولاً؛ مذاکره و رابطه با آمریکا یکی از خطوط قرمز حضرت امام(ره) بود که بارها بر آن تأکید ورزیده و علت اجتناب از مذاکره و رابطه با آمریکا را نیز به وضوح بیان کرده بودند و ثانیاً؛ کمترین تردیدی نیست که امام راحل ما(ره) ابهام مطرح شده از جانب آقای هاشمی رفسنجانی را بی پاسخ نگذاشته اند و سؤال این است که چرا آقای رفسنجانی از پاسخ آن بزرگوار که به یقین و مانند همیشه، مستدل و منطقی بوده است طفره رفته و به آن اشاره ای نکرده است؟!
آقای رفسنجانی با خاطره نویسی و تاریخ نگاری ناآشنا نیستند و سابقه شناخته شده ای در هر دو عرصه یاد شده دارند و تعجب آور است که هنوز نمی دانند «نیمه نویسی» بی اعتبارترین نوع تاریخ نگاری و خاطره نویسی است و نشانه نگرانی نویسنده و مؤلف از بیان برخی واقعیت هاست! !
2اما پاسخ حضرت آقا را در بند بعدی بخوانید و خود درباره آن قضاوت کنید.
3- حضرت آقا در سخنان آن روز خود فرمودند؛
«و اما مسئله ای که این روزها در سطح جمعی از اهل فکر و اهل نظر در جریان است، مذاکره کردن و مذاکره نکردن است... من معتقدم، آن کسانی که فکر می کنند ما باید با رأس استکبار- یعنی آمریکا- مذاکره کنیم، یا دچار ساده لوحی هستند، یا مرعوبند. من بارها این نکته را عرض کرده ام که استکبار، بیش از این که نان قدرت و توانایی خودش را بخورد، نان هیبت و تشر خودش را می خورد. اصلاً استکبار، با تشر و ابهت و شکلک درآوردن و ترساندن این و آن، زنده است. مذاکره، یعنی چه؟ صرف این که شما بروید با آمریکا بنشینید حرف بزنید و مذاکره کنید، مشکلات حل می شود؟ این طوری که نیست. مذاکره در عرف سیاسی، یعنی معامله، مذاکره با آمریکا، یعنی معامله با آمریکا. معامله، یعنی داد و ستد؛ یعنی چیزی بگیر، چیزی بده تو از انقلاب اسلامی، به آمریکا چه می خواهی بدهی، تا چیزی از او بگیری؟ آن چیزی که شما می خواهید به آمریکا بدهید، تا در مقابل از او چیزی بگیرید، چیست؟ ما چه می توانیم به آمریکا بدهیم؟ او از ما چه می خواهد؟ آیا می دانید که او چه می خواهد؟ «و ما نقموا منهم الا ان یومنوا بالله العزیز الحمید». والله که آمریکا از هیچ چیز ملت ایران، به قدر مسلمان بودن و پایبند بودن به اسلام ناب محمدی(ص) ناراحت نیست. او می خواهد شما از این پایبندیتان دست بردارید.
!
4- آقای هاشمی می گوید «معنای مذاکره با آمریکا این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره می کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند، یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است»!
ظاهراً جناب رفسنجانی فراموش کرده اند که آمریکا، مذاکره را فقط برای مذاکره می خواهد و نه حل و فصل مسائل طرفین. چرا که درگیری ما با آمریکا از ماهیت دو طرف ریشه می گیرد و مادام که ما در حاکمیت بر اسلام ناب و ظلم ستیز تکیه داریم و آمریکا بر خوی استکباری خود تأکید می ورزد این درگیری ادامه خواهد داشت و تنها در دو حالت خاتمه می یابد. یا ما- نستجیربالله- از اسلام در حاکمیت دست بکشیم - یعنی همان که آقا اشاره فرمودند- و یا آمریکا خوی استکباری خود را رها کرده و به قول حضرت امام(ره) «از خر شیطان پایین بیاید». بنابراین، وقتی مسئله فیمابین با مذاکره قابل حل نیست باید دید آمریکا مذاکره را برای چه می خواهد و چرا اینهمه برآن اصرار می ورزد؟! پاسخ بسیار روشن و خالی از ابهام است، آمریکا مذاکره را برای ارائه به نهضت های اسلامی و مخصوصاً این روزها برای ارائه به انقلاب های اسلامی منطقه می خواهد و به محض آن که با آمریکا پای میز مذاکره بنشینیم، این نشست را فاکتور کرده و به همه ملت های مسلمان و انقلابی می فروشد که «اگر الگوی نهضت و حرکت ضد استکباری و ضد استبدادی شما انقلاب اسلامی ایران است، ایران نیز در نهایت چاره ای جز کنار آمدن با آمریکا نداشته است»! و به قول قیصر «همه راهها به رم ختم می شود». جناب هاشمی! این نکته بدیهی تر از آن است که از نگاه حضرتعالی پنهان مانده باشد. شما که اهل مطالعه و رصد اخبار هستید به یقین گزارش های منتشر شده از سوی مراکز استراتژیست آمریکا طی چند سال اخیر را ملاحظه کرده اید و مثلاً از گزارش اخیر «مرکز تحقیقات کنگره آمریکا» باخبرید که تأکید می کند «حضور ایران در پای میز مذاکره بی آن که چیزی رد و بدل شده و امتیازی داده یا گرفته شود می تواند تحولات اسلامی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را، تحت تأثیر قرار داده و نهایتاً متوقف کند».
5- آقای هاشمی از آمریکا با عنوان «قدرت برتر دنیا»! یاد می کند که مخصوصاً با توجه به رخدادهای چند سال اخیر، چه در برخورد آمریکا با ایران و چه در برخورد با انقلاب های اسلامی منطقه، شکست در عراق و افغانستان و دهها نمونه دیگر از این دست، تعجب آور است و فقط به عنوان یادآوری باید گفت، همین چند ماه قبل - 13 دسامبر 2011/ آذرماه 90- نشست شورای راهبردی آتلانتیک در واشنگتن با صراحت اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران، آمریکا را از بلندای اقتدار 2001 به دره ضعف 2011 کشانده است و اینکه؛ تاریخ به نفع ایران در حال پیچیدن است و...
.
6- و بالاخره، اگرچه در این باره گفتنی های فراوان دیگری نیز هست ولی وجیزه پیش روی را با اشاره به بخشی از اظهارات رابرت گیتس -وزیر دفاع پیشین آمریکا- در کنگره خاتمه می دهیم. گیتس در پاسخ به علت ناتوانی دولت بوش در مقابله با ایران اسلامی می گوید «مشکل بزرگ ما با ایران آن است که به ما احتیاجی ندارد تا امتیازی از ما بخواهد و کسی که امتیازی از شما نخواهد، امتیازی هم به شما نخواهد داد.»
- ۹۱/۰۱/۲۷